مجله علمی خبری اینفو
معنی نام بَرزین
بَرزين : (پهلوي) 1- بالنده (بالنده مهر) فشردهي آذر برزين مهر؛ 2- (اَعلام) نام يكي از آتشكدهي ي بزرگ ايران.
معنی نام بَرسام
برسام از اسامی اصیل ایرانی است که طرفداران بسیاری دارد.
بَرسام : (اَعلام) 1) از نامهاي شاهنامه؛ 2) فرزند بيژن فرمانرواي سمرقند كه با يزدگرد جنگيد.
معنی نام بَرمک
بَرمك : 1- صورت دگرگون شدهي واژهي سانسکریت پَرَه مَکه (پرمکا) به معنای رئيس، عنوان رئيس روحاني بودايي؛ 2- (اَعلام) نام جد وسر دودمان برمكيان، مقارن حکومت بنی امیه بر خراسان.
معنی نام بُرنا
بُرنا : 1- جوان؛ 2- (در قديم) شاب، ظريف، خوب، نيك، دلاور.
معنی نام برومند
برومند : 1- بَرمند، باردار، بارور، صاحب نفع، مثمر؛ 2- قوي، رشيد؛ 3- كامروا، كامياب.
معنی نام برهان
بُرهان : (عربي) 1- دليل، حجت، حجت روشن، دليل قاطع؛ 2- از واژههاي قرآني؛ 3- اصطلاحی در منطق و فلسفه؛ 4- (اَعلام) 1) نام پادشاهي از طبقات سلاطين اسلام؛ 2) محمّدحسین ابن خلف تبریزی (برهان) فرهنگ نویس ایرانی [قرن 11هجری] ساکن هند و مؤلف برهان قاطع.
معنی نام بزرگمهر
بزرگمهر : (اَعلام) 1) طبق روايات نام وزير فرزانهي انوشيروان که در منابع فارسی و عربی او را به برخورداری از خرد استثنايی و تدبيرهای حکيمانه وصف کرده اند؛ [برخي از خاورشناسان بزرگمهر را شخص بخصوص ندانسته بلكه عنوان و نام مقامي از مقامات كشور دانستهاند]؛ 2) شهرتِ منوچهر بزرگمهر مترجم و مؤلف آثار فلسفي در قرن 13و 14 هجری.
معنی نام بَسام
بَسام : (عربي) 1- بسيار تبسم كننده، خوشرو، خندان، گشاده روي؛ 2- (اَعلام) يكي از شاعران فارسي گوي پس از اسلام در زمان يعقوب بن ليث.
معنی نام بَشّار
بَشّار : (عربي) 1- بشارت دهنده؛ 2- (اَعلام) 1) از اصحاب امام صادق(ع)؛ 2) ابومُعاذ بَشّار بن بُرد شاعر نابينا و بلند آوازهي عرب زبان عراقی [قرن2 هجری] که در شعرهايش ايران و ايرانيان را می ستود. از اين رو عرب ها او را به زنديق بودن متهم کردند و در باتلاق انداختند؛ 3) بشار مرغزي (= مروزی) شاعر ايراني [قرن 4هجری] معاصر سامانيان.
معنی نام بَشیر
بَشير : (عربي) 1- مژده دهنده در مقابل نذير، مژده آور، مژده رسان، بشارت دهنده؛ 2- (اَعلام) 1) از القاب پیامبر اسلام(ص)؛ 2) بشير ابن سعد ابن ثَعلَبه، ابونعمان صحابی انصاری خَزرَجی که در پيمان عَقَبه و تمامی غزوه ها شرکت داشت.